عوامل و اسباب کسب رحمت

ساخت وبلاگ

 

قرآن كريم به صراحت و قطعيت دلالت دارد كه هركس در حد ظرفيت و امكان و استعدادش در خط پر بركت بندگى و مسير عبادت و دايرۀ اطاعت قرار گيرد، مشمول فضل و رحمت الهی است: (فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ اعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَ فَضْل وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطاً مُسْتَقِيماً):[14] اما كسانى كه به خدا ايمان آوردند و به او تمسّك جستند، به زودى آنان را در رحمت و فضلى از سوى خود درآورد و به راهى راست به سوى خود راهنمايى مى‏كند.

اینک ما در اینجا به برخی از این اسباب اشاره می­کنیم:‏

1. مهربانی با دیگران

 كسى كه همۀ حالات مثبت و به ويژه مهر و محبّت و عشق‏ورزى را در وجود خويش نابود كرده و جز حركت فيزيكى كه محصول تنفس هوا و خورد و خوراك است از او باقى نمانده،‏ چگونه نور رحمت پروردگار از افق تاريك حياتش جلوه كند؟ چگونه كسى كه مهر و محبت و مهرورزى را در دل خود نپرورانده و متخلق به اين اخلاق نشده و در قلب خود جايى را براى اين حقيقت بسيار با ارزش باز نكرده، اميد رحمت الهی را دارد.

حضرت رسول اكرم مى فرمايد: «مَنْ لايَرْحَمِ الناسَ لا يَرْحَمْهُ اللَّهُ؛[15] كسى كه به مردم مهربانى و ترحم نكند، خداوند به او مهربانى و رحم نمى‏كند». با اين بيان رسول خدا مشخص مى‏شود كه مايۀ جلب رحمت خداوند متعال، مهرورزى و محبت و مهربانى نسبت به مردم است. درياى مواج رحمت الهی با مهرورزى به هم نوعان و زيردستان و حتى کوچک­ترين موجودات به خروش مى‏آيد و موجبات جلب رحمت بى نهايتش فراهم مى‏شود.

پيامبر رحمت در این باره مى فرمايد: «مَنْ رَحِمَ وَلَوْ ذَبيحَةَ عُصْفورٍ رَحِمَهُ اللَّهُ يَوْمَ القِيامَةِ؛[16] هر كس رحم كند اگر چه به لاشۀ گنجشكى، خداوند در روز قيامت به او رحم خواهد كرد».

2. رعایت ادب

 از عواملى كه انسان را به رحمت حق متصل مى كند و سبب هدايت انسان مى شود و نیز به محبوبيت او مى افزايد، ادب در برابر حقايق يا در مقابل اشخاص سزاوار ادب است.

در اهمیت ادب همین بس که در طول تاریخ افراد زیادی به خاطر رعایت ادب، هدایت و عاقبت به خیر شدند. مانند حر بن یزید ریاحی که به خاطر ادبی و احترامی که به حضرت زهرا گذاشت، عاقبتش ختم به خیر شد. همچنین فضیل بن عیاض که شخصی راهزن بود. آوازۀ مهارت و قدرت او در این کار به گوش همگان رسیده بود؛ لذا کاروان­ها همیشه ترس این را داشتند که مبادا به دام او و افرادش بیافتند. روزی به دستور او راه قافله‏اى را بستند و بار و بنۀ آنان را تخليه كردند، ثروتى سنگين و مُكنتى فراوان با قافله بود كه فراوانى ثروت فضيل و دستيارانش را بسيار خوشحال كرد. دستياران در حال بررسى به پارچه‏اى گره خورده در ميان بار و بنه برخوردند، گره از آن گشودند، بر صفحه‏اى آية الكرسى نوشته شده بود و در كنار آيات، اين دعا نوشته شده بود كه خدايا! از بركت آية الكرسى بار و بنۀ ما را از دستبرد فضيل و نوچه‏هايش حفظ فرما.

فضيل فرمان داد همۀ مال اهل قافله را به آنان باز گردانيد و دينارى از آنان را دست نزنيد، كه ما دزد كالاييم نه دزد عقيده و ايمان. صاحب اين اموال به اعتقاد اينكه آية الكرسى اموالش را در حفظ خدا قرار مى‏دهد، آية الكرسى را در بار و بنه‏اش نهاده. اگر ما اين اموال را ببريم عقيدۀ يك نفر را به قرآن دزديده‏ايم و اين ضربه‏اى است كه قابل جبران نيست. سرانجام شبی که برای دزدی از دیوار خانه­ای بالا رفته بود، با شنیدن آیۀ (أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ):[17] متذکر شد و به عارفی کم­نظیر تبدیل شد.

3. روزه داری

 گرچه تمام عبادات و هر عملى كه با نيت خالص و به قصد قربت به درگاه الهى انجام پذيرد، مايۀ جلب رحمت الهى است و انسان را در دامان پر مهر و عطوفت و رحمت خداوند قرار مى دهد و حيات بشر را به نور معرفت روشن مى‏سازد، اما بعضى از عبادات در كلام گهربار ائمۀ اطهار: به صورتى ويژه مايۀ جلب رحمت الهى شمرده شده اند.

امتياز روزه در اين بحث از ميان تمام عبادات به اعتبار دو حقيقت است‏: اول: روزه عبادتى است كه نه تنها براى امت حضرت رسول اكرم بلكه براى امم سابقه نيز، سبب جلب رحمت بوده و عبادتى خاص براى پرستش حضرت حق شمرده شده است‏. دوم: از ماه رمضان در كلام گهربار اهل بیت: به عنوان ماه رحمت، ماهى كه درهاى رحمت در آن باز مى‏شود و ... ياد شده است. حضرت امام رضا در این باره مى فرمايد: «... شَهْرُ رَمَضانَ شَهْرُ البَرَكَةِ وَشَهْرُ الرّحْمَةِ؛[18] ماه رمضان، ماه بركت و ماه رحمت است».

4. استغفار و توبه

 استغفار و توبه یکی از راه­های کسب رحمت الهی است؛ چنانچه خداوند متعال در قرآن کریم می­فرماید: (لَولا تَستَغفِرونَ اللّهَ لَعَلَّكُم تُرحَمونَ):[19] چرا استغفار نمی­کنید، باشد که مورد رحمت خدا واقع شوید.

توبه در اسلام از جایگاه والا و رفیعى برخوردار است. يکي از مباحث مهم در آموزه­هاي اسلامي «توبه» است. حقيقت‏ توبه‏، همان حسرت و پشيمانى قلبى و به درد آمدن دل، از گناهِ انجام شده است و هر مقدار، اندوه دل بيشتر باشد، توبۀ شخص گناهکار به قبول نزديكتر است. انسان گناهکار مغضوب خداوند متعال است و از رحمت او دور می­باشد، اما همین که پشیمان شد و توبۀ واقعی کرد، همانند نوزادی خواهد بود که از مادر متولد شده؛ یعنی پاک و بدون گناه می­شود و در زمرۀ مؤمنین قرار می­گیرد و محبوب خالق خود می­شود؛ لذا خداوند متعال در قرآن کریم می­فرماید: (اِنَّ اللهَ يُحِبُ التَوّابِينَ وَ يُحِبُّ المُتَطَهِرِينَ):[20] خداوند توبه کنندگان و پاکان را دوست دارد.

5. عيادت مؤمن بيمار

 از جمله حقوقى كه برادر مؤمن نسبت به برادر ايمانيش دارد این است که وقتی بیمار می شود، به عیادت او برود.

در روایات آثار و برکات فراوانی برای عیادت از مریض نقل شده من جمله در روایتی از پیامبر اسلام آمده است: « مَنْ عادَ مَريضاً فَانَّهُ يَخُوضُ فِى الرَّحْمَةِ، وَ اوْمَأَ رَسُولُ اللّهِ الى حَقْوَيْهِ، فَاذا جَلَسَ عِنْدَ الْمَريضِ غَمَرَتْهُ الرَّحْمَة؛[21] هر كس به عيادت بيمار مؤمنى برود، غرق در رحمت الهی شده است و آن حضرت اشاره به قسمت پهلو كرد و فرمود: چون نزد مريض بنشيند، رحمت الهى او را فرا گيرد».

از حضرت امام باقر روايت شده: «ايُّما مُؤْمِنٍ عادَ مُؤْمِناً خاضَ الرَّحْمَةَ خَوْضاً، فَاذا جَلَسَ غَمَرَتْهُ الرَّحْمَةُ، فَاذا انْصَرَفَ وَكَّلَ اللّهُ بِهِ سَبْعينَ الْفَ مَلَكٍ يَسْتَغْفِرُونَ لَهُ وَ يَتَرَحَّمُونَ عَلَيْهِ وَ يَقُولُونَ طِبْتَ وَ طابَتْ لَكَ الْجَنَّةُ؛[22] هر مؤمنى عيادت كند مؤمنى را وارد رحمت شده، وارد شدنى، چون بنشيند رحمت حق او را فراگيرد و چون از عيادت باز گردد، خداوند هفتاد هزار ملك را مأمور می­کند برايش استغفار نمايند و به وى رحمت آورند و بگويند: پاكيزه شدى و پاك باد بر تو بهشت».

6. صبر و بردباری

واژۀ صبر در شكل­هاي مختلف بيش از صد بار در قرآن به كار رفته است، كه خود بيانگر اهميّت اين موضوع است. صبر، از جمله چیزهایی است که نزول رحمت الهی را به دنبال دارد.

خداوند در قرآن کریم می­فرماید: (وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ، الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعونَ، أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ):[23] به صبرکنندگان بشارت بده. آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان می رسد، می­گویند: ما از آنِ خدائیم؛ و به سوی او باز می­گردیم! اینها همان­ها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده.

هنگامى كه در اهميّت صبر دقيق مى شويم و آن را موشكافى مى كنيم، درمى يابيم كه تمام واجبات و محرّمات در صبر خلاصه شده است؛ زيرا انجام واجبات و ترك محرّمات بدون صبر امكان‏پذير نيست.

در روایات نیز به صبر اهمیت زیادی داده شده است. به عنوان نمونه یک روایت را از مولای متقیان حضرت امام على نقل می­کنیم: «عَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ، فَانَّ الصَّبْرَ مِنَ الْايمانِ كَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ لا خَيْرَ فى جَسَدٍ لا رَأْسَ مَعَهُ، وَ لا فى ايمانٍ لا صَبْرَ مَعَهُ؛[24] شما را به صبر سفارش مى‏كنم؛ زيرا صبر نسبت به ايمان، همچون سر است نسبت به بدن، و همان‏گونه كه جسمِ بى‏سر ارزشى ندارد، ايمان بدون صبر و شكيبايى نيز بى‏ارزش است».

کشکول...
ما را در سایت کشکول دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sany61o بازدید : 154 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 7:04