دستورات کاربردی قرآن برای زندگی

ساخت وبلاگ

دستورات کاربردی قرآن برای زندگی

۱) محور قرار ندادن زندگی دنیا
این چیزهایی که من عرض میکنم که در قرآن وجود دارد و درس زندگی است، مال همین ظاهر قرآن است؛ مال همین چیزی است که بنده و امثال بنده از قرآن میفهمیم؛ وَالّا آن چیزی که کُمَّلینِ(۵) توحیدی از قرآن میفهمند، راسخین در علم میفهمند، اولیای الهی میفهمند که بواطن قرآن و بحر عمیقِ قرآن است، قرآن از این حرفها خیلی بالاتر است؛ آنچه من عرض میکنم -این هزاران دستور زندگی- همین چیزهایی است که از ظاهر قرآن استفاده میشود. خب حالا این چیزهایی که کاربردی است: بعضی از اینها مربوط به تنظیم قواعد زندگی است؛ مثلاً فرض بفرمایید «فَمِنَ النّاسِ مَن یَقولُ رَبَّنا ءاتِنا فِی الدُّنیا وَ ما لَه فِی الأخِرَةِ مِن خَلاق»؛(۶) بعضی هستند که همه‌ی قواعد زندگی انسانی را، دوستی‌ها را، دشمنی‌ها را، رابطه‌ها را، هدفها را، انگیزه‌ها را در کار دنیا محصور میکنند؛ دنیا یعنی چه؟ یعنی پول، یعنی قدرت، یعنی شهوت؛ مراد از دنیا در اینجا اینها است. دوستی‌شان به خاطر اینها است، دشمنی‌شان به خاطر اینها است، رابطه‌گیری‌شان به خاطر اینها است، تلاششان به خاطر اینها است، هدفهایشان به خاطر اینها است؛ این را خدای متعال رد میکند. این جور قاعده‌ی ‌زندگی‌ ساختن را خدای متعال رد میکند؛ وَ ما لَه فِی الأخِرَةِ مِن خَلاق. اینها در زندگی دنیوی به چیزهایی خواهند رسید -در این زندگی موقّت کوتاه- امّا در زندگی اصلی و واقعی و اخروی که زندگی انسان در آنجا است چیزی ندارند، بی‌نصیبند، بی‌بهره‌اند.

۲) مقاصد حقیقی زندگی؛ در جمع دنیا و آخرت
امّا در مقابلش یک قاعده‌سازی دیگری برای زندگی وجود دارد: وَ مِنهُم مَن یَقولُ رَبَّنا ءاتِنا فِی الدُّنیا حَسَنَةً وَ فِی الأخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النّار؛(۷) این قاعده‌سازی دوّم است. یعنی کسانی که در دنیا هم دنبال حسنه هستند نه دنبال هر چیزی؛ در «ءاتِنا فِی الدُّنیا» نمیگوید چه به ما بده؛ معلوم است که دنیا میخواهد امّا این «ءاتِنا الدُّنیا حَسَنَة»؛ چیزهای نیکو را در دنیا به ما بدهد؛ چیزهایی که با فطرت انسان منطبق است، با نیازهای واقعی انسان منطبق است؛ وَ فِی الآخِرَةِ حَسَنَة؛ دنبال آخرت هم هستند؛ وَ قِنا عَذابَ النّار؛(۸) آن وقت کسانی هستند که خدای متعال اینها را به مقاصد حقیقی زندگی میرساند. یک دسته آیات از این قبیل است که قواعد زندگی را مشخّص میکند. یا مثلاً فرض کنید در آیه‌ی مربوط به عُقلای بنی‌اسرائیل که یک عدّه‌ای از آنها به قارون توصیه میکردند، میگفتند: وَ ابتَغِ فیما ءاتیکَ اللهُ الدّارَ الأخِرَةَ وَلا تَنسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنیا وَ اَحسِن کَما اَحسَنَ اللهُ اِلَیک؛(۹) به قارون نمیگفتند که هر چه را داری یا نداری دور بریز؛ میگفتند آنچه را داری وسیله قرار بده. پول و ثروت دنیا وسیله است، وسیله‌ی رسیدن به مقامات عالیه‌ی بشری و انسانی است، وسیله‌ی رسیدن به مقامات معنوی است؛ میتواند وسیله باشد. شما میتوانید با پول دنیا را آباد کنید، زندگی‌های انسانها را نجات بدهید، تبعیض را برطرف کنید، فقرا و ضعفا را از حالت فقر و ضعف بیرون بیاورید. وَ ابتَغِ فیما ءاتیکَ اللهُ الدّارَ الأخِرَة؛ اوّلاً آنچه در اختیار تو است، ءاتیکَ الله است، خدا به تو داده؛ ثانیاً راهش این است که این را برای خدا مصرف کنی وَ لا تَنسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنیا؛ امّا این جور هم نیست که خود تو هم حظّی و سهمی نداشته باشی؛ چرا، تو هم سهمی داری، سهم خودت را هم استفاده کن. وَ اَحسِن کَما اَحسَنَ اللهُ اِلَیک؛ ببینید، این قاعده‌ی زندگی‌ای است که اسلام برای ما معیّن میکند. بر خلاف آنچه خود آن بی‌عقل خیال میکرد؛ آن قارونِ خرپولِ بی‌عقل میگفت: اِنَّما اوتیتُه عَلی عِلمٍ؛(۱۰) من خودم توانستم این را به دست بیاورم، با هنر خودم به دست آوردم؛ در حالی که این‌جور نیست؛ خدای متعال وسایل را فراهم کرده بود، او توانسته بود به دست بیاورد. بنابراین بعضی از آیات در قرآن این جوری است و از این قبیل آیات زیاد داریم که قواعد زندگی را معیّن میکند.

۳) تنظیم مناسبات اجتماعی
بعضی از آیات هست که مربوطه به تنظیم مناسبات اجتماعی است؛ این دستورهای کاربردی مربوط است به مناسبات اجتماعی. فرض بفرمایید: وَلایَغتَب بَعضُکُم بَعضًا؛(۱۱) غیبت نکنید؛ این [دستور]، مناسبات اجتماعی را تنظیم میکند. شما وقتی غیبت میکنید، دل خودتان را چرکین میکنید، دل مخاطبتان را چرکین میکنید، واقعیّت پنهان یک برادر مؤمنی، خواهر مؤمنی را هم بیخودی به رخ این و آن میکشید؛ یک کار غلط و نادرست. او هم نسبت به شما ممکن است که همین کار را بکند. این کار، زندگی را، روابط اجتماعی را از نظم صحیح خارج میکند.

۴) رعایت عدالت و انصاف، حتّی در برابر مخالف و دشمن
یا فرض بفرمایید که میفرماید: لا یَجرِمَنَّکُم شَنَئانُ قَومٍ عَلی اَلّا تَعدِلُوا؛(۱۲) اگر با کسی مخالفید، با کسی دشمنید، این موجب نشود که درباره‌ی او بی‌انصافی کنید، درباره‌ی او ظلم و بی‌عدالتی به خرج بدهید. ببینید، این یک دستور کاربردی است. بله، شما ممکن است با کسی مخالف باشید امّا [این] موجب نشود که نسبت به او به خاطر مخالفتتان در آنجایی که حق با اوست، آن حق را پنهان بدارید، یا مخفی کنید، یا آن حق را ضایع کنید و بی‌عدالتی و بی‌انصافی نسبت به او به خرج بدهید. شما ملاحظه کنید در اجتماعات، [اصلاً] در اجتماع خود ما -خیلی جای دوری نرویم- اگر چنانچه ما با کسانی که مخالف هستیم، به همین آیه عمل بکنیم، یعنی درباره‌ی آنها بی‌انصافی نکنیم و آنها هم درباره‌ی ما بی‌انصافی نکنند، ببینید چقدر وضع جامعه، وضع روا و خوبی خواهد شد.

۵) پرهیز از شایعه و دروغ‌افکنی
یا مثلاً فرض کنید «لا تَقفُ مالَیسَ لَکَ بِه عِلم»؛(۱۳) عرض کردم شبیه این -این جور آیات در قرآن- هزاران دستور قرآنی هست؛ لا تَقفُ مالَیسَ لَکَ بِه عِلم؛ دنبال چیزی که به آن یقین نداری راه نیفت؛ به آن چیزی که یقین نداری اعتماد نکن. الان ژورنالیسم رایج دنیا درست عکس این عمل میکنند؛ یعنی آن چیزهایی را که شایعه‌پردازی میکنند، دروغ‌پردازی میکنند، چیزهایی است که از آن اطّلاعی هم ندارند، علمی هم ندارند، بیخودی آنها را پخش میکنند. در داخل جامعه‌ی خود ما هم متأسّفانه از این چیزها وجود دارد. این نقطه‌ی مقابل رفتاری است که امروز در دنیا هست. اگر چنانچه ما همین یک دستور را عمل بکنیم، بخش مهمّی از مشکلات ما حل خواهد شد.

۶) اعتماد نکردن به ستمگر و ظالم
یا «لا تَرکَنوِّا اِلَی الَّذینَ ظَلَموا»؛(۱۴) به کسی که ستمگر است، به ظالم اعتماد نکنید، گرایش پیدا نکنید -«رکون» یعنی میل پیدا کردن و گرایش پیدا کردن و اعتماد به او کردن- به آدم ظالم اعتماد نکنید. نتیجه‌ی اعتماد کردن به ظالم همین میشود که شما می‌بینید دولتهای مسلمان، مجموعه‌های اسلامی به ظالم‌ترین و ستمگرترین عناصر عالَم اعتماد میکنند و نتیجه‌اش را دارند مشاهده میکنند و می‌بینند.

۷) خیانت نکردن در امانت
یا «اَقسِطوا اِنَّ اللهَ یُحِبُّ المُقسِطین»؛(۱۵) عدل به خرج بدهید؛ قسط و عدل و انصاف در همه‌ی امور زندگی را دستور داده‌اند؛ یا «لا تَخونُوا اللهَ وَ الرَّسولَ وَ تَخونوا اَمانتِکُم»؛(۱۶) در امانت خیانت نکنید. امانت فقط پولی نیست که شما دست بنده دارید؛ مقامی هم که، مسئولیّتی هم که به وسیله‌ی شما به من داده شده امانت است. اگر چنانچه این امانت را درست عمل نکنم، خیانت در امانت است. ببینید شما اگر همین یک دستور را ما عمل بکنیم، چه اتّفاقی خواهد افتاد. بنابراین آنچه قرآن برای ما دارد، عبارت است از این دستورات عملیِ کاربردی.

۸) نهراسیدن و ایستادگی در مقابل دشمن
یا مثلاً «فلا تَخافوهُم وَ خافونِ اِن کُنتُم مُؤمِنین»(۱۷) که دنباله‌ی آن آیه‌ی «اِنَّما ذلِکُمُ الشَّیطنُ یُخَوِّفُ اَولِیاءَه»(۱۸) است، که آمدند گفتند «علیه شما دارند توطئه میکنند، بترسید»، [مسلمانان را] میترساندند. قرآن میفرماید که نخیر، از آنها نترسید، از من بترسید؛ خدای متعال را عبادت بکنید، اعتماد به خدا بکنید، در مقابل دشمن محکم بِایستید و میتوانید دشمن را به عقب برانید. خودِ این ترساننده‌ی از افراد ظالم که به انسان میگوید از این و از آن بترسید، از این قدرتها بترسید و ملاحظه کنید، شیطان است؛ که ما در طول تاریخ هم مشاهده میکنیم کسانی که از این قدرتها ترسیده‌اند، دچار آزمونهای سخت و تلخ زندگی شده‌اند. امروز قدرتهای اسلامی، دولتهای اسلامی ملاحظه‌ی قدرتهای ظالم دنیا را میکنند، از آنها میترسند و قدرت خودشان را ندیده میگیرند؛ نتیجه این میشود که تو سرشان میخورد.

امام (رضوان الله علیه) این نترسیدن از قدرت را به همه‌ی ما یاد داد که از قدرتهای ظالم و زورگو نترسید. من فراموش نمیکنم در سالِ ۵۸، آن وقتی که جوانهای ما این جاسوسهای آمریکایی و جاسوس‌خانه‌ی آمریکایی را گرفته بودند، بعضی‌ها فشار می‌آوردند به شورای انقلاب که بگویید اینها را آزاد کنند. بنده و مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی و بنی‌صدر، ما سه نفر از شورای انقلاب رفتیم قم؛ آن وقت امام قم بودند؛ رفتیم خدمت امام که از امام بپرسیم که چه کار کنیم. پرسیدیم که آقا این جوری است، فشار می‌آوردند که اینها را هر چه زودتر آزاد کنید؛ امام رو کردند به ما و گفتند که از آمریکا میترسید؟ بنده عرض کردم نخیر نمیترسیم، گفتند پس نمیخواهد آزادشان کنید. واقعش هم همین بود؛ یعنی اگر چنانچه کسی قرار بود از آمریکا بترسد و ملاحظه بکند، نتایج بسیار تلخی را آن روز عاید کشور میکرد. ما دیده‌ایم مواردی را که دولتها و قدرتهای کشورِ خودمان از دشمن میترسیدند و این ترس، آنها را دچار مشکلات فراوانی کرد. قرآن میگوید: فَلا تَخـافوهُم وَ خافون؛(۱۹) «خافون» یعنی ملاحظه‌ی مقرّرات من را بکنید؛ آنجایی که خدای متعال فرموده است مجاهدت کنید، مجاهدت کنید؛ آنجایی که فرموده است دست نگه دارید، دست نگه دارید؛ معنای این «خافون» این است.

۹) اقامه‌ی نماز به عنوان ذکر و یاد الهی
و همچنین «اَقِمِ الصَّلْوةَ لِذِکری»(۲۰)؛ حالا به مناسبت ماه رمضان این را هم توجّه بکنیم به «وَ اَقِمِ الصَّلوةَ لِذِکری»؛این یکی از دستورات کاربردی است. نماز برای ذکر است، برای یاد است؛ نماز را برای ذکر خدا محفوظ بدارید. امروز ما اگر چنانچه این را در مورد خودمان عمل بکنیم که این را همه‌‌ی ما میتوانیم عمل بکنیم؛ نماز را باتوجّه بخوانیم و در نماز دلمان را به جای دیگری نسپریم و نماز را برای ذکر خدای متعال بخوانیم، این یقیناً تأثیرات فراوانی در اعتلای روحی ما خواهد داشت؛ همچنین «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا توبوا اِلَی اللهِ تَوبَةً نَصوحًا»(۲۱) که این روزها، روزهای توبه است، روزهای استغفار است، روزهای رجوع به پروردگار است. امیدواریم ان‌شاء‌الله خدای متعال به همه‌ی آحاد ملّت ما و به همه‌ی آحاد مسلمان توفیق بدهد که بتوانند وظایف ماه رمضان را، وظایف اسلامی را انجام بدهند. به قرآن عمل بکنیم؛ این دستورات قرآنی، همه‌ی این هزاران دستور کاربردی قرآنی، عملیّاتی است یعنی قابل عمل شدن است؛ البتّه دولتها مسئولیّت بیشتری دارند، قدرتهای مسلّط بر کشور و مدیران جامعه مسئولیّت بیشتری دارند.

ظاهراً دیگر وقت ما تمام شد؛ گمان میکنم باید حالا اذان باشد؛ لذاست که دیگر عرایض را خاتمه میدهیم. خیلی خوشحالم؛ امروز بسیار جلسه‌ی خوبی بود و مجدّداً از همه‌ی کسانی که دست‌اندرکار بودند تشکّر میکنم.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته


موضوعات مرتبط: مطالب ناب محرم

کشکول...
ما را در سایت کشکول دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sany61o بازدید : 42 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1402 ساعت: 15:14